مسجد جامع عتیق شیراز، که در هسته کهن شهر واقع شده، هنگام فرمانروایی عمرولیث صفاری در سده سوم هجری بنیان یافت. این بنا در گذر زمان دچار تحولات و دگرگونیهایی از قبیل توسعه، خرابی، تعمیر و تغییر شده، که همه آنها بهخوبی روشن نیست. در سده پنجم هجری، مسجد وسعت داشت و در ردیف مساجد جامع مشهور جهان اسلام معتبر بود. در سده هشتم هجری، هنگامی که خدایخانه (بیتالمصاحف) با معماری خاصی در میان صحن ساخته میشد، مسجد گنجایش هزار نفر نمازگزار داشت. در دوره صفویه، با برپایی ایوانها و دیگر اندامها، مسجد عتیق به کاملترین ساختار فضایی رسید و بر آرایههای آن افزوده شد. در کنار تحولات سیاسی و آبادانی و توسعه شهری، زمینلرزههای مهیبی در شیراز روی داد که موجب خرابی بسیاری از بناها و زیرساختهای شهر، بهویژه در دوره قاجاریه، شد. مسجد جامع عتیق از این بلای طبیعی بینصیب نبوده است. مسجد، با رسیدن به دوره قاجاریه، حامل بسیاری از دادهها و شواهد تاریخی بود. تاریخ تحولات مسجد در دوره قاجاریه در هالهای از ابهام قرار دارد و اندک اشاراتی صریح میتوان یافت. جز اشاراتی پراکنده و کمشمار، پژوهش مستقلی در این باره صورت نگرفته است. در این پژوهش، ضمن شرح وضع عمومی مسجد در زمان قاجاریه، هدف این است که اسناد و شواهد اقدامات ساختمانی صورتگرفته در مسجد پیجویی و اهداف آن روشن شود تا بتوان روایتی از حیات این بنا در مقطع تاریخی یادشده بهدست داد. پرسش مقاله این است که سیمای دوره قاجاری مسجد عتیق قاجار در سایه تحولات ساختمانی چگونه بوده است. کار تعمیرات و نوسازیهای حدود یکسده اخیر در مسجد چنان گسترده و عمیق بوده که کار ردیابی این شواهد را با دشواری روبهرو میسازد. مطابق اسناد تصویری بهجامانده و توصیفهایی که سیاحان خارجی و دیدارکنندگان ایرانی از این بنای کهن بهدست دادهاند، وضع مسجد در این روزگار تا حدودی قابل درک میشود. در یک تصویر کلی، مسجد عتیق، با وجود ارزشهای تاریخی و صنعتی (هنری) و اعتقادی، بهسبب وقوع زمینلرزههای مداوم و رسیدگی نکردن اساسی و گسترده، اوضاع مناسبی نداشت و در یک تلاطم حیاتی بهسر میبُرد. با وجود ویرانی گسترده، تعمیرات و گاه نوسازیهایی چند بهدست کسانی چون ابراهیمخان کلانتر شیرازی در مسجد عتیق صورت میگرفت.