کتابآرایی از دیرباز در میان سایر هنرها و تمدنها ارزشی والا داشته است. در این میان، شاهنامهها به دلیل ارزش ملی و تاریخیشان، در هر دوره به فاخرترین شکل هنری تولید میشدند. در میان شاهنامههایی که به دستور پادشاهان در دورههای مختلف تدوین و مصور شدهاند، شاهنامه شاهتهماسبی از ارزش هنری بالایی برخوردار است و اهمیت آن به دلیل وجود حامیان هنردوست و تعدد هنرمندان عصر صفوی است که با سرپرستی سلطانمحمد در پدید آمدن این اثر نقش مهمی ایفا نمودند. نگارۀ بارگاه کیومرث اثر سلطانمحمد از جمله نگارههای بیبدلیل این شاهنامه است.
عناصر بهکاررفته در این نگاره بیانگر نمادها و نشانههایی هستند؛ نمادهایی که ریشه در فرهنگ، باور و عقاید هنرمند و دورۀ پدید آمدن اثر داشته و با تاریخ هنر دورههای دیگر پیوندی ناگسستنی دارند. از این رو، ضروری مینماید که این نگاره با رویکرد جدیدی که در حوضۀ نقد هنری و زیباشناسی مطرح است تحلیل و بررسی شود. یکی از رویکردهایی که برای بررسی محتوای متون تصویری غالباً سودمند است، رویکرد آیکونولوژی است. آیکونولوژی هم به عنوان رویکرد، هم به عنوان روش، اساساً در پی تبیین آثار هنری به خصوص آثار هنری بصری به شکلی است که مخاطب عام و خاص به فهم کنه این آثار نایل آمده و از این راه به برقراری رابطه با اثر هم توانا شود. برای درک بهتر نگارۀ «بارگاه کیومرث» با کاربست سه مرحلهای آیکونولوژی پانوفسکی که شاملِ توصیف پیشاشمایلنگارانه، تحلیل شمایلنگارانه و تفسیر شمایلشناسانه میشود، میتوان مرحله به مرحله از نگاره لایهبرداری کرد و به سمت جان آن پیش رفت. نتایج نشان میدهد که موضوع و نوع مصورسازی نگاره پیشینهای کهن در اساطیر و کهنالگوها دارد که هنرمند توانسته با قلم گیرا و سبک بیبدلیل خود فضایی اینچنین را در این نگاره خلق کند؛ فضایی که ارتباطی معناشناختی با مفهوم و ادبیات نگاره دارد.