گروه تحصیلی هنر یکی از گروههای تحصیلی ششگانه موجود در ساختار نظام آموزش عالی کشور است و زیرگروههای تحصیلی معماری، شهرسازی، هنرهای کاربردی، هنرهای تجسمی، هنرهای نمایشی و موسیقی در ذیل آن قرار دارد. طبق آمار، دانشجویان گروه تحصیلی هنر هفت درصد از کل دانشجویان کشور را تشکیل میدهند. اسناد بالادستی همواره بر موضوع تحول و نوسازی نظام آموزش تأکید دارند، از این رو پایش و ارزیابی نظام آموزش کشور در سند نقشه جامع علمی کشور از اهمیت بالایی برخوردار است.
هدف از این پژوهش وضعیتشناسی و آسیبشناسی نظام آموزش عالی هنر در ایران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و آمار ارائه شده از دادههای مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی اخذ شده است. از نظر محدوۀ زمانی این پژوهش بازه زمانی سالهای 1390 تا 1399 یعنی دوره 10 ساله بعد از تصویب نقشه جامع علمی کشور مورد بررسی قرار میدهد. در بخش اول پژوهش حاضر به وضعیت مؤلفههای آموزش عالی هنر که عبارتاند از «نیروی انسانی» (دانشجو، هیئتعلمی)، «رشته تحصیلی و منابع درسی» و «فضا و امکانات» پرداخته شده و در بخش دوم آسیبهای موجود در این حوزه بر مبنای اصول نقشه جامع علمی کشور مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد، فقدان سند آمایش آموزش عالی هنر، فقدان توجه به مأموریت گرایی دانشگاههای هنر، بیتوجهی به بومیسازی الگوهای آموزش هنر در کشور، عدم تناسب دادههای آماری نظام آموزش عالی هنر با شاخصهای قانون برنامه پنجساله ششم توسعه، عدم توزیع رشتههای هنر و مراکز آموزش عالی هنر در کشور بر مبنای اصل توسعه عدالت آموزشی، عدم تدوین شاخص پذیرش دانشجوی هنر متناسب با بازار اشتغال، مهارتافزایی و کارآفرینی، ناکارآمدی نظام سنجش و پذیرش دانشجوی هنر، عدم تناسب شیوهنامه ارتقای مرتبه اعضای هیئتعلمی با ماهیت رشته هنر و مهارتهای اعضای هیئتعلمی هنر، فقدان نظام تضمین کیفیت در دانشگاههای هنر و بیتوجهی به گسترش رشتههای هنر با توجه به آمایش سرزمینی از جمله آسیبهای نظام آموزش عالی هنر در کشور است.