کاربندی یا رسمیبندی ساختاری هندسی در بسیاری از سقفهای ایرانی است که از تقاطع چفدهایی همسان طبق قواعد هندسی در فضا پدید میآید. این ساختار در اصل باربر است و باید بتواند سقف را پوشش دهد و بر پای خود بایستد. رسمیبندی گاهی به حد پوسته دوم و آمود تقلیل مییابد، اما، برخلاف مقرنس و یزدیبندی، علاوه بر ماهیت هندسی متکامل خود، ماهیتی سازهای دارد. پژوهش بر هندسه اینگونه سقفها تاحدی صورت گرفته است، اما رفتار سازهای آن، مانند اغلب عناصر معماری ایرانی، نادیده و ناپژوهیده است. رابطه میان کارشیو کاربندی و سازه باربر آن چندان بررسی نشده و اینکه بار از چه جاهایی بیشتر انتقال مییابد یا هر آلت و لقطی در چه تنشی قرار دارند، نادانسته و مغفول است. این مقاله، نخست اجمالاً به هندسه کاربندی میپردازد؛ سپس، تکامل تاریخی هندسه و سازه آن را تا آخرین دوره نمو (عهد قاجار یا مکتب اصفهان دوم) بررسی میکند. آن گاه، در چندین نمونه موردی از عهد قاجار، سازه کاربندی را بررسی و بیشتر تبیین میکند. این بررسی نشان میدهد که دوره قاجار برای کاربندی، چه از نظر هندسی و چه سازهای، یک دوره تکامل است. شمار کاربندیهای باربر در این دوره و پیچیدگی هندسی و ظرافت سازهای این سازهها، در قیاس با نمونههای کهنتر، گزاره مذکور را تأیید میکند. هرچند نمونههای بسیار متکامل سازهای و هندسی از عهد تیموری و صفویه یا به طور کل مکتب اصفهانِ نخست نیز باقی است، روند تکامل در دوره قاجار ادامه یافته و بهترین نمونههای قرون پیش تکرار یا نمونههایی بهتر ابداع شده است. کار بندیهای آمودی نیز که سازهای مستقل و مستحکم ندارند، مانند دوره نخست مکتب اصفهان، ادامه یافته است. در پایان، با شبیهسازی رفتار سازهای، سنت سازه کاربندی تحلیل شده و باربری اجزای آن و نحوه انتقال بار بررسی شده است.