تاریخْ سلسلهای از رویدادهای بههمپیوسته در ارتباط با انسان است که در گذشته روی داده است. انسان برای درک و ارزیابی تاریخ نیازمند تقطیع و طبقهبندی آن است که دورهبندی یکی از رایجترین روشهای آن است. دورهبندی تاریخ هنر اقسام گوناگونی دارد که رایجترین آن در ایران دورهبندی بهاعتبار سلسلههای سیاسی است، اما این رویکرد دورهبندی رویکردی بیرونی است و دگرگونیهای درونی هنر را مغفول میگذارد. در تاریخ خوشنویسی ایران نیز عمدتاً از همین روش استفاده شده است. به همین سبب، تطبیق دگرگونیهای حقیقی خوشنویسی با دورهبندیها گاه میسر نیست و فهمی معوج از آن تاریخ پدید میآورد. از این رو، باید بهدنبال مبانیای مطابق با اصول اساسی خوشنویسی ایرانی بود تا بشود روایت درستتری از تاریخ خوشنویسی عرضه کرد. این نوشتار بهمنزلۀ یکی از نخستین قدمها در این راه به استخراج مبانی و روشهای دورهبندی از متون و رسالات کهن فارسی خوشنویسی اختصاص دارد. در نتیجۀ این بررسی مشخص میشود در این متون دستکم سه طرح برای دورهبندی به کار رفته که هر یک اصول و مبانیای ویژه دارد و دو طرح آن قابل استفاده برای مورخ امروز است. طرح نخست دورهبندی بهاعتبار دور و سطح است و مناسب دورهبندی کل تاریخ خوشنویسی ایران است. طرح دوم بر مبنای دگرگونیهای سبکی است و برای دورهبندی تاریخ اقلام مناسب است.