گذر از پدیدار رنگ به معنا همواره نزد متفکران متعدد با سویههای فکری متفاوت مطرح بوده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که، در مثلث معنایی «مخاطب، مؤلف و اثر هنری»، صرفنظر از قصد مؤلف و وجه بیانگری اثر، اگر مخاطب از آراء حاج محمدکریم خان کرمانی در مورد نور سرخ آگاه باشد، چگونه به خوانش اثر هنری میپردازد؟ ازاینرو، با بهرهگیری از روش پدیدارشناسی هرمنوتیکی هانری کربن، به تحلیل آراء حاج محمدکریم خان کرمانی دراینباره میپردازد و ماحصل این بررسی و روشی توصیفی و تحلیلی رنگهای یک اثر هنری را مورد نقد یا خوانش مخاطبمحور قرار داد. درنهایت بدین نتیجه رسید که هنگامیکه یک اثر هنری بر مبنای آراء کرمانی مورد قضاوت قرار میگیرد، میتوان از مشاهدهٔ محض گذشت و بهنوعی شهود شخصی دست یافت. در نمونهٔ مطالعاتی این مقاله، نتیجهٔ شهود بدین قرار بود که ارتباط بین فرمها و عناصر بصری موجود در این پته و رنگ سرخ پسزمینهٔ آن هنگامی که با آراء کرمانی نقد میشود، همخوان با روایات و آراء موجود در باب زندگی و شهادت امام حسینع است و ذهن مخاطب آگاه به این فلسفه ناخودآگاه بهسوی نظریهٔ انسان کامل و رسیدن به سعادت از دامن ائمهٔ اطهار سوق مییابد.
Mehrābi F. The Role of Red Color in a Piece of Qajar Pateh, on the basis of Hāj Mohammad-Karim Khān Kermāni’s Views, A Phenomenological Study. 3 2022; 7 (3) :88-74 URL: http://golestanehonar.ir/article-1-341-fa.html
مهرابی فاطمه. خوانش پدیدارشناختی رنگ سرخ در یک پتۀ محرابی دورۀ قاجار با تکیه بر آراء حاج محمدکریم خان کرمانی. گلستان هنر. 1401; 7 (3) :88-74