تجلی باغ و گلزار بر پارچـه در دوران اسلامی
|
زهره روحفر*  |
|
|
چکیده: (1235 مشاهده) |
خلق فضای پوشیده از درختان انبوه، با تنوعی از گل و شاخ و برگ در بوستان، که برخاسته از ذات زیبا و کمالجوی بشر است و بهگونهای فردوس برین را در ذهنیت او تداعی میکند، از دیرباز در عرصهٔ حیات مادی و معنویاش نقش داشته و در دستاوردهای او متجلّی بوده است. پارچه از اینگونه دستاوردهاست که همانند بوم نقاشی جولانگاهی است برای تجسّم این ذهنیت و فضای فرازمینی باغ و گلستان برای نقاشان و طراحان پارچه. در این راستا و با توجه به اهمیت پیوند هنر نقاشی و طراحی پارچه، پرداختن به مکاتب هنر نقاشی و ارتباط تنگاتنگ آن با ویژگی نقشمایهها و ترکیببندی پارچهها در ادوار مختلف ضروری است. بر این اساس، شاخصهای این مکتب در طراحی نقشمایههای گیاهی و تجسم فضای خرم و حیاتبخش جهت طراحی پارچههای همزمان بهکار رفت، چنانکه نقش درخت با مفهوم درخت زندگی بهگونههای مختلف همراه با طرحهای گیاهی بهشیوهٔ مسبک و تجریدی و گاه بهشکل طبیعی با مفهوم مؤکد بر حیات جاودان چشمگیر است.
تأسیس کتابخانه یا بهعبارتی کانون هنری تبریز و بخش نقاشخانهٔ آن نقطه عطفی در هنر طراحی پارچه بهوجود آورد. نقشمایهٔ باغ و فضایی پوشیده از گل و گیاه و طرحهای اسلیمی گیاهی در معدود پارچههای این دوره بهعنوان نقشمایهٔ اصلی و نمادین بهکار رفته است و نقش پرکنندهٔ فضا و پسزمینه را ندارد. در پی نوزایی فرهنگیـهنری که پس از حملهٔ مغول آغاز شد و در دورهٔ تیموری نیز ادامه یافت، مکاتب غنی هنری سمرقند و هرات، با پشتوانهٔ کهن فرهنگی شرق ایران، همراه با نگرش عمیق به ادبیات کهن ایران شکل گرفت. در این میان، مکتب هرات، با رویکرد «انسان آرمانی»، تأثیری عمیق در نقشمایههای پارچه داشت که در مکاتب پس از خود نیز مؤثر افتاد. انسانمحوری این مکتب سبب خلق فضایی عارفانه و بهشتی از باغ و بوستان شد و انسان را در صحنههای مختلف بزم و رزم و شکار متجلی ساخت. بنمایههای این شیوهٔ هنری با فتح هرات در دورهٔ صفوی از هرات به تبریز انتقال یافت و تحت عناوین مکتب تبریزـیزد و تبریزـکاشان بهروش نقاشی تبریز دوم در کارگاههای پارچهبافی یزد و کاشان ادامه یافت. یزد در این زمان خود مکتب ویژهای در پارچهبافی داشت که غیاثالدین علی نقشبند یزدی ابداعکنندهٔ آن بود و در آثارش فضایی از باغهای خیالی و عارفانه را به نمایش گذاشت. مکتب غنی اصفهان با ویژگیهای خود که چشمگیرتر از همه پرداختن آن به نقش انسان و حضور او در طبیعت است در این زمان خوش درخشید و شاهکارهایی را در طراحی نقشمایههای پارچه خلق کرد.
در پارچههای دورهٔ قاجار، حضور انسان تقلیل یافت و صحنههای باغ با فضایی پوشیده از درختان انبوه و درهمپیچیده همراه با طرحهای اسلیمی و ختایی که گاه با نقشمایههای جانوری و ندرتاً انسانی همراه است از نقوش و طرحهای اصلی پارچه در مکتب قاجار گردید. در این پارچهها، چنین به نظر میرسد که هدف صرفاً نمایشی از بوستان و یا جنگلی پررمزوراز است. |
|
واژههای کلیدی: پارچه بافی، دوره قاجار، باغ و گلزار، غیاث الدین علی نقشبند یزدی |
|
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|