بازخوانی انتقادی آثار تاریخنگاران و پژوهشگران معاصر خوشنویسی در ایران
|
ولیالله کاووسی* |
|
|
چکیده: (558 مشاهده) |
گستردگی کاربرد خط در جامعۀ اسلامی نوشتن دربارۀ خوشنویسی و کتابت را از بدو ظهور اسلام ضروری کرد. در چند سدۀ نخست، نوشتهها غالباً آموزشی بودند، اما از سدۀ چهارم نگارش تاریخ خط و معرفی خوشنویسان متداول شد و، با افت و خیزهایی، تا سدۀ یازدهم تداوم یافت. از نیمههای سدۀ دوازدهم برخی خوشنویسان و خطشناسانِ ممالک اسلامی، بهویژه در ایران و عثمانی، با نظر به تألیفات گذشتگان، تذکرهنویسی خطاطان را از سر گرفتند. با ظهور مظاهر تجدد، مؤلفان و محققان هر دو سرزمین، دوشادوش یکدیگر، مباحث تاریخ تحولات خطوط را در کنار سرگذشتنویسی پیش بردند و، بر اساس روشهای پژوهشی جدید، از منابع گستردهتری، اعم از مکتوب و تصویری، با نگاهی تحلیلیتر استفاده کردند. انطباق ساختار و محتوای آثار پژوهشگران ایرانی و تُرک در این زمینه نشان از همسانی بنیادهای فرهنگی مردمان هر دو سرزمین دارد. این همراهی پژوهشی تا امروز ادامه یافته، اما ظاهراً دچار یکنواختی شده و همچنان از سطح تاریخنگاری و شرححالنویسی فراتر نرفته؛ حال آنکه گرههای متعددی در زمینۀ خوشنویسی اسلامی ناگشوده مانده است. در این نوشتار، با نگاهی تطبیقی و انتقادی، مهمترین کتابهای تاریخی و تحقیقی خوشنویسی طی یکصدوپنجاه سال گذشته در دو منطقۀ ایران و ترکیه بهاختصار بررسی و اثرپذیری یا استقلال آنها از یکدیگر بازگو و پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی عرضه شده است. |
|
|
|
متن کامل [PDF 421 kb]
(757 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|